● اين روزها دارم خيلی گيج گيج ميزنم!!! نميدونم باورتون ميشه يا نه ولی از بس فکرم مشغوله همش لغتها رو جا به جا استعمال ميکنم مثلا ديروز ميخواستم بگم "يه چيزی که پيرو چيز ديگه ای مياد" و گفتم "يه چيزی که پيوند چيز ديگه ای مياد"!!! خلاصه يه چيز عتيقه ای شدم!
حالا جريان چه؟
دارم فکرامو ميکنم ببينم بلاخره بعد از فارغ التحصيلی (گوش شيطون کر تابستون آينده) چه غلطی ميخوام تو زندگيم بکنم. ميتونم برم تو بخش ِ تحقيق و توسعه يه کمپانی کار کنم، يا ميتونم برم دانشگاه که درس بدم. اون وقت تو دانشگاه ها هم حداقل۳-۴ تا دانشکده مختلف هست که زمينه ای کاری ِ من بهشون مربوط ميشه. اين جور تصميم ها که زندگی ِ آدم رو عوض ميکنه خيلی گرفتنشون سخته. ولی مهم ترين پارامتر حداقل برای من اينه که خود شناسيم رو ببرم بالا و دقيقا مطمئن بشم که منظورم از خوشبختی و موفقيت چيه يا به عبارت ِ ديگه چه چيزی من رو تو اين دنيا خوشحال ميکنه، اون وقت ميتونم با ديد ِ باز تر شغل ِ آينده ام و شهری رو که ميخوام توش زندگی کنم در نظر بگيرم...
□ نوشته شده در ساعت
2:30 PM
توسط Koozeh Banoo